کارشناسان قبل از جلسات تایید بهاتاچاریا حملاتی را به باتاچاریا آغاز می کنند - جاناتان تورلی
انتشار: دی 09، 1403
بروزرسانی: 06 اردیبهشت 1404

کارشناسان قبل از جلسات تایید بهاتاچاریا حملاتی را به باتاچاریا آغاز می کنند - جاناتان تورلی


برای ،، که با سانسور مخالفت ،د و کمپین ها را در طول همه گیری لغو ،د، دکتر جی باتاچاریا به چهره نمادین مقاومت تبدیل شد. متأسفانه، همین را می توان در مورد جنبش ضد آزادی بیان و شاهین های همه گیر گفت. بهاتاچاریا، که یکی از نویسندگان بی،ه بزرگ بارینگتون بود و از منتقدان سرسخت سیاست های COVID-19 بود، به ،وان رئیس بعدی موسسه ملی بهداشت نامزد شد. همانطور که در این آ، هفته نوشتم ستون مناین نامزدی توسط بسیاری به ،وان نقطه عطفی برای NIH اعلام شد. این همچنین یک فریاد برای ،، است که از اقدامات قبلی حمایت ،د، همانطور که در یک قطعه موفق در ساینتیفیک امریکن نشان داده شد که او را به خطری برای جان شهروندان آمریکایی متهم می کند.

بهتاچاریا در چهار سال گذشته به دلیل دیدگاه های مخالفش در مورد سیاست های بهداشتی، از جمله مخالفت با تعطیلی عمده مدارس و مشاغل، سانسور، در لیست سیاه و توهین قرار گرفت. او اخیراً با دریافت جایزه معتبر "آزادی فکری" از آکادمی علوم و ادبیات آمریکا مفت، شد.

قبل از همه گیری، بهتاچاریا یکی از معتبرترین دانشمندان جهان بود و به ،وان مدیر مرکز جمعیت شناسی و اقتصاد سلامت و پیری استنفورد خدمت می کرد.

همه چیز زم، تغییر کرد که او جرأت کرد علم پشت سیاست های همه گیر را زیر سوال ببرد، از جمله پیشنهاد کرد که ایمنی طبیعی اگر محافظت بهتری برای افراد جوان سالم نباشد، به همان اندازه خوب خواهد بود.

مهم نیست که مواضعی که زم، به ،وان "تئوری های توطئه" محکوم می شدند توسط بسیاری به رسمیت شناخته شده یا پذیرفته شده اند.

برخی استدلال ،د که نیازی به تعطیلی مدارس نیست، که منجر به بحران بیماری رو، در بین جوانان و از دست دادن سال های حساس تحصیلی شده است. سایر کشورها با تعطیلی محدودتر (از جمله باز نگه داشتن مدارس) به چنین توصیه هایی توجه ،د و ضررهای ما را تجربه ن،د.

برخی دیگر استدلال ،د که منشا ویروس احتمالاً آزمایشگاه تحقیقاتی چینی در ووهان است. این موضع توسط واشنگتن پست محکوم شد به ،وان "تئوری توطئه ویروس کرونا را رد کرد" آپوروا مانداویلی، خبرنگار علوم و بهداشت نیویورک تایمز، هرگونه اشاره به نظریه آزمایشگاهی را "نژادپرستانه" خواند.

آژانس های فدرال اکنون از نظریه آزمایشگاهی به ،وان محتمل ترین نظریه مبتنی بر شواهد علمی حمایت می کنند.

به همین ترتیب، بسیاری کارآمدی آن ماسک های جراحی آبی را زیر سوال بردند و از مصونیت طبیعی در برابر ویروس حمایت ،د - هر دو موقعیت بعداً توسط ،ت به رسمیت شناخته شد.

برخی دیگر قانون شش فوت را که بسیاری از ،ب و کارها را تعطیل کرد، زیر سوال بردند، زیرا علم از آن پشتیب، نمی کند. در شهادت کنگره، دکتر آنتونی فائوچی اخیراً اعتراف کرد که این قانون "به نوعی ظاهر شد" و "بر اساس داده ها نبود." با این حال نه تنها منجر به قو،ن شدیداً اجرا شده (و فروپاشی) در مناطق عمومی شد، بلکه رسانه ها بیشتر منتقدان مخالف را طرد ،د.

باز هم فائوچی و دیگر دانشمندان برای دفاع از این دانشمندان و یا خواستار حمایت از آزادی بیان کار چند، انجام ندادند. همانطور که در کتاب جدیدم بحث می کنم، "حق ضرورینتیجه این است که ما هرگز واقعاً در مورد بسیاری از این موضوعات و نتیجه هزینه های اجتماعی و اقتصادی هنگفتی بحث ملی نداشتیم.

اکنون، ،، که از این سیاست ها حمایت ،د، برای مخالفت با بهتاچاریا گرد هم می آیند.

جای تعجب نیست که یکی از اولین قطعات موفق از ساینتیفیک امریکن باشد. این مجله نه تنها به رهبری واکنش اوباش به همه گیری کمک کرد، بلکه به دلیل کنار گذاشتن بی طرفی در انتخابات اخیر مورد انتقاد قرار گرفت.

تنها چند هفته پیش، لورا هلموت، سردبیر، در رسانه های اجتماعی، یک ورش،تگی مملو از فحاشی منتشر کرد که در آن بیش از 77.3 میلیون آمریکایی را که به رئیس جمهور منتخب دونالد ترامپ رأی داده اند، «فاشیست» و متعصب خواند.

اکنون این مجله مقاله ای از دکتر استیون آلبرت، استاد و کرسی سلامت اجتماعی و عدالت اجتماعی هالن در دانشکده بهداشت عمومی دانشگاه پیتسبورگ.

دو حمله خاص در این قطعه خودنمایی می کند.

"پیکه شخصی" سانسور

اول، دکتر آلبرت پیشنهاد می کند که دکتر بهتاچاریا هرگز واقعاً سانسور نشده است. او اصرار دارد که آنچه بهتاچاریا آن را سانسور می نامد، صرفاً این واقعیت است که «محل های رسانه های اجتماعی… پیام های او را کنار گذاشتند». این جمله کنجکاوی است و کاملاً واضح نیست که دکتر آلبرت می خواهد بگوید.

هنگامی که مقاله آلبرت منتشر شد، رسانه های مختلف دیگر نیز همین ادعا را مطرح ،د. به ،وان مثال، MSNBC (که همچنین یک ،وجی اصلی در حملات به شکاکان و مخالفان در طول همه گیری بود) مس،ه کرد این ادعا که بهتاچاریا سانسور شده است.

مشکل اینجاست که اساساً هیچ مدرکی برای حمایت از ادعاهای سانسور بهتاچاریا و حامیانش وجود ندارد. درست است که به نظر می رسد برخی از سایت های اینترنتی دسترسی به سند را حذف یا محدود کرده اند. اما، همانطور که متخصصان پزشکی مطمئن نبودند چگونه با کووید به بهترین شکل برخورد کنند، همین امر در مورد شرکت های رسانه های اجتماعی نیز صدق می کند، که با نحوه مدیریت بهتر انتشار اطلاعات بالقوه خطرناک که می توانست به کاربران آسیب برساند، مبارزه می کنند.

بسیاری از شرکت ها به میل آزاد خود و از آنجایی که به ،وان بازیگر خصوصی اجازه داشتند، برخی از اطلاعاتی را که احساس می ،د ممکن است بیشتر از اینکه فایده داشته باشد، ضرر داشته باشد، کم اهمیت جلوه دهند. این حق آنها به ،وان نهادهای خصوصی در ایالات متحده است که توسط اولین متمم اصلاحیه محافظت می شود.

این مقاله در ادامه پیشنهاد می کند که هیچ مدرکی دال بر سانسور بدون دستور یا کنترل ،ت وجود ندارد.

همانطور که ACLU مدتهاست حفظ کرده است، سانسور در انجمن های خصوصی و ،تی رخ می دهد. همان ارقام اصرار دارند که در صورت عدم وجود تخلف اصلاحیه اول (که فقط در مورد ،ت صدق می کند)، هیچ نقض آزادی بیان وجود ندارد. متمم اول هرگز تعریف انحصاری آزادی بیان نبود. آزادی بیان توسط بسیاری از ما به ،وان یک حق انس، تلقی می شود. اصلاحیه اول فقط به یک منبع برای محدود ، آن می پردازد. آزادی بیان می تواند تضعیف شود توسط شرکت های خصوصی و همچنین سازمان های ،تی.

همچنین شواهد زیادی وجود دارد که نشان می دهد مقامات ،تی شرکت های رسانه های اجتماعی را برای سانسور منتقدان همه گیر تحت فشار قرار می دهند. ام اس ان بی سی به سادگی سانسور را توجیه می کند و می گوید که این شرکت ها «با بهترین روش برای کنترل انتشار اطلاعات بالقوه خطرناک که می توانست به کاربران آسیب برساند، مبارزه می کنند». در واقع، خود سانسور هزینه زیادی برای ملت تمام کرد. ما هرگز در مورد اثربخشی مصونیت های طبیعی، ماسک ها یا سایر اقدامات احتیاطی بحثی را نداشتیم. ما هرگز علم حمایت کننده از قانون شش فوت را کشف نکردیم. ما متحمل هزینه های هنگفتی در آموزش و اقتصاد شدیم تا اینکه اجازه دهیم دانشمندان هر دو طرف به طور ی،ان در چنین انجمن هایی صحبت کنند.

در عوض، بهتاچاریا به یک شخصیت غیر گراتا در دانشگاه تبدیل شد و در معرض کمپین های لغو قرار گرفت. در لس آنجلس تایمز، مایکل هیلتزیک، ستون نویس، اینطور انتقاد کرد که چگونه «ما در دنیای وارونه زندگی می کنیم» زیرا استنفورد به این دانشمندان اجازه داد تا در یک انجمن علمی صحبت کنند. او از این که «نام باتاچاریا در اعلامیه رویداد دیده نمی شود»، او یک سازمان دهنده رویداد بود، خشمگین بود. هیلتزیک همچنین ستونی با ،وان "ادعای نشت آزمایشگاه COVID فقط یک حمله به علم نیست، بلکه تهدیدی برای سلامت عمومی است.

منتقدان بهتاچاریا همچنین به این واقعیت اشاره کرده اند که او بر خلاف برخی که توسط مؤسسات یا انجمن هایشان کنار گذاشته شده بودند، سمت خود را حفظ کرد. بقا به سختی آزمونی است که آیا ،ی سانسور شده یا لغو شده است. بهتاچاریا موقعیتی با حمایت های آکادمیک دارد، همانطور که برخی از ما خوش شانس هستیم که در این عصر خشم تصدی داریم. این واقعیت که او پافشاری کرد و مردم آمریکا تشکیلات را در این انتخابات رد ،د، دلیلی بر این نیست که او هدف قرار نگرفته یا از محیط های دانشگاهی یا سایت های رسانه های اجتماعی مسدود نشده است.

دکتر آلبرت بحث سانسور را به ،وان یک «تحریک شخصی» و «حواس پرتی» رد می کند که «نباید تمرکز مرکزی سیاست بهداشت عمومی ایالات متحده را در طول همه گیری پنهان کند». بدیهی است که برای بسیاری از ما که به آزادی بیان و تنوع دیدگاه ها اهمیت می دهیم، این امر کمی بیشتر از یک «تحریک شخصی» است.

"بیهودگی" استقلال شخصی

دومین نکته ای که در مقاله ساینتیفیک امریکن برجسته شد، هشداری بود مبنی بر اینکه بهتاچاریا بیش از حد بر حقوق فردی و خودمختاری شخصی متمرکز است تا رئیس NIH باشد. دکتر آلبرت می گوید:

قرار دادن استقلال شخصی در برابر کاربرد علم در سیاست برای پخش های اینترنتی و اندیشکده های بیهوده خوب است، اما برای رهبری NIH نامن، است. اگر او ترجیح می دهد بر ارتقای خودمختاری شخصی در سیاست های همه گیر تمرکز کند، شاید به آژانس اشتباهی معرفی شده است.»

این یک مشاهدات دل،اش از یک چهره برجسته بهداشت عمومی است. رهبری NIH سیاست هایی را پیشنهاد می کند که بر یک کشور تأثیر می گذارند و باید هزینه ها و منافع هر دوره معین را متعادل کنند. NIH ایالت ها که نه تنها بر "صداقت علمی" بلکه "پاسخگویی عمومی و مسئولیت اجتماعی در انجام علم" متمرکز است. آیا حقوق فردی بخشی از این مسئولیت نیست؟

من امیدوارم که رئیس NIH (در واقع هر یک از مقامات NIH) حقوق فردی و استقلال شخصی را به ،وان یکی از برجسته ترین ملاحظات در تنظیم سیاست ها قرار دهد. سیاست گذاری در واقع، NIH به طور معمول بحث می کند و مقالاتی در مورد اهمیت استقلال شخصی هنگام بحث در مورد موضوعاتی مانند سقط جنین منتشر می کند.

این دو نقطه در سطحی به هم مرتبط هستند. ملت بر سر بسیاری از سیاست های کووید-19 ت،یم شده بود، و تردیدها تنها با سانسور و عدم تحملی که در طول همه گیری آشکار بود، بیشتر شد. NIH با تاکتیک های سنگین و عدم تحمل دیدگاه خود به این بی اعتمادی کمک کرد. یکی از قرب،ان آن دوره اکنون ریاست NIH را بر عهده خواهد داشت. این تجربه می تواند ارزشمند باشد زیرا دکتر بهتاچاریا آژانس خود را به سمت مسیری شفاف تر و بردبارتر هدایت می کند.

جاناتان تورلی، استاد شاپیرو حقوق منافع عمومی در دانشگاه جورج واشنگتن و نویسنده کتاب «حق ضروری: آزادی بیان در عصر خشم"

مثل این:

مانند در حال بارگیری...



منبع: https://jonathanturley.org/2024/12/29/pandemic-hawks-circle-dr-jay-press-and-pundits-launch-attacks-on-bhattacharya-ahead-of-his-confirmation-hearings/