دیروز یک دیوان عالی به اتفاق آرا اعلام کرد که افرادی که مورد قضاوت آژانس فدرال قرار می گیرند می توانند قانون اساسی بودن چنین قضاوتی را در دادگاه فدرال به چالش بکشند. قبل از چنین قضاوتی به پایان می رسد. آنچه که برخی به ،وان حمله به دوام ایالت اداری ،وان کرده بودند، از سوی قضات اینطور تلقی نشد، زیرا همگی موافق بودند که تلاشهای آژانسها برای محفوظ ماندن خود از بررسی قضایی فدرال فاقد مبنای قانونی است.
قاضی النا کاگان نوشت نظر برای دادگاه که در آ،ون علیه کمیسیون تجارت فدرال (که با کمیسیون بورس و اوراق بهادار علیه کوکران). این یک نظر روشن و جذاب است که مسائل اساسی را به آس، در دسترس قرار می دهد، حتی برای ،، که تمایل خاصی به قو،ن اداری ندارند. قاضی توماس یک توافق جداگانه نوشت و قاضی گورسوچ نظر موافق در این قضاوت نوشت.
مقدمه نظر عدالت کاگان موضوعات را به طور واضح بیان می کند:
در هر یک از این دو مورد، خوانده در یک اقدام اجرایی اداری، اختیارات قانون اساسی آژانس را برای ادامه به چالش می کشد. هر دو پاسخ دهندگان ادعا می کنند که قضات قانون اداری آژانس ها (ALJs) به اندازه کافی در برابر رئیس جمهور پاسخگو نیستند، که این امر نقض اصول تفکیک قوا است. و یک پاسخ دهنده به ،یبی از وظایف دادست، و قضایی در یک آژانس واحد حمله می کند. چالش ها اساسی هستند، حتی وجودی. آنها اساساً معتقدند که سازمان ها، همانطور که در حال حاضر ساختار دارند، در بسیاری از کارهای خود خلاف قانون اساسی هستند.
وظیفه امروز ما حل این چالش ها نیست. بلکه تصمیم گیری در مورد جایی است که آنها ممکن است شنیده شوند. اقدامات اجرایی مورد بحث در کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC) و کمیسیون تجارت فدرال (FTC) آغاز شد. ا،ر ایرادات وارده به رویههای این کمیسیونها مسیری را دنبال میکنند که به خوبی پیموده شده است. همانطور که در قانون مقرر شده است، یک طرف ابتدا ادعاهای خود را در خود کمیسیون و سپس (در صورت نیاز) در دادگاه تجدید نظر فدرال مطرح می کند. با این حال، طرفین در اینجا از این طرح بازنگری صرف نظر ،د. آنها به دنبال توقف روند اداری، در عوض ادعاهای خود را به دادگاه منطقه فدرال ارائه ،د. سوال ارائه شده این است که آیا دادگاه های منطقه صلاحیت رسیدگی به این دعاوی و بنابراین حل چالش های قانون اساسی احزاب در مورد ساختار کمیسیون ها را دارند یا خیر. پاسخ بله است. طرح بررسی قانونی عادی مانع از رسیدگی دادگاه منطقه به این دعاوی غیرعادی نمی شود.
بر اساس سابقه موجود، اینکه آیا وجود طرح قضائی آژانس مانع از صلاحیت دادگاه منطقه در مورد دعاوی مرتبط علیه آژانس ها می شود یا خیر، توسط به اصطلاح تعیین می شود. حوضه تندر عوامل. در حالی که کاربرد من، این آزمون ممکن است در برخی موارد نامشخص باشد، نظر عدالت کاگان روشن می کند که هیچ سوال واقعی وجود ندارد که این عوامل چگونه باید در اینجا اعمال شوند. هیچ مبنایی برای وادار ، آ،ون و کوکران وجود نداشت تا قبل از طرح چالشهای قانونی خود، خود را در معرض رسیدگیهای سازم، که ادعا میشد غیرقانونی است، قرار دهند.
از نظر عدالت کاگان:
آسیبی که آ،ون و کوکران ادعا می کنند “معرض” “مقامات آژانس غیرقانونی” است – “روندی توسط یک ALJ غیر پاسخگو”. . . . این آسیب ممکن است کمی انتزاعی به نظر برسد. اما این دادگاه روشن کرده است که این “یک جراحت در اینجا و اکنون” است. . . . و – مشکل اینجاست – پس از پایان دادرسی غیرممکن است که اصلاح شود، ی،ی زم، که تجدیدنظر تجدیدنظر آغاز می شود. فرض کنید دادگاه تجدید نظر با Axon در بررسی یک تصمیم نامطلوب FTC موافقت کند که روندهای ALJ ناقض مقررات است. جدایی قدرت ها. البته دادگاه می تواند دستور FTC را لغو کند. اما ادعای جدایی قوا توسط آ،ون مربوط به این نظم نیست. در واقع، اگر آ،ون در برابر آژانس پیروز می شد، همین ادعا را داشت. این ادعا، مجدداً، در مورد مشمول شدن به یک دادرسی نامشروع است که توسط یک تصمیم گیرنده نامشروع رهبری می شود. و در مورد آن شکایت، دادگاه استیناف کاری نمی تواند انجام دهد: دادرسی که قبلاً اتفاق افتاده قابل لغو نیست. بررسی قضایی ادعاهای ساختاری ساختاری آ،ون (و کوکران) برای م،ادار شدن خیلی دیر انجام می شود.
قاضی توماس یک توافق جداگانه نوشت و اذعان کرد که سابقه موجود مست،م اعمال این قانون است حوضه تندر عوامل، در حالی که “تردید شدید خود را در مورد شایستگی قانون اساسی اعطای اختیارات اولیه به آژانسهای اداری توسط کنگره برای قضاوت در مورد حقوق خصوصی اصلی تنها با بازنگری قضایی متواضعانه در انتهای آن” تکرار کرد. توماس می نویسد:
این که آیا هر شکلی از قضاوت اداری از نظر قانون اساسی مجاز است یا خیر، احتمالاً به ماهیت حق مورد نظر بستگی دارد. اگر حقوق خصوصی در خطر باشد، قانون اساسی احتمالاً نیاز به داوری ماده سوم در جلسه عمومی دارد. برع،، اگر امتیازات یا حقوق عمومی در خطر باشد، کنگره احتمالاً میتواند بررسی قضایی را به میل خود منع کند.
بنابراین، همانطور که توماس اغلب انجام می دهد، او پیشنهاد می کند که این موضوعی است که دادگاه باید در یک پرونده آینده با آن روبرو شود.
قاضی گورسوچ تنها در این حکم موافقت کرد و استدلال کرد که دادگاه باید این را نادیده بگیرد حوضه تندر عواملی چون کنگره صلاحیت فدرال را در مورد دعاویی مانند مواردی که توسط آ،ون و کوکران تحت بند 28 USC 1331 مطرح شده است، فراهم کرده است.
همانطور که گورسوش می نویسد:
همانطور که دادگاه می بیند، خانم کوکران، آ،ون، و دیگران مانند آنها باید نه تنها §1331 را برآورده کنند. آنها همچنین باید یک آزمون تعادلی چند عاملی توسط قاضی را انجام دهند. یکی از اظهارات پراکنده اینجا و آنجا در سراسر صفحات جمع آوری شده است شرکت ذغال سنگ حوضه تندر در مقابل رایش، 510 US 200 (1994). و یکی از آنها، به ما گفته می شود، طراحی شده است تا مشخص کند که آیا قانونگذار، که قانون کمیسیون تجارت فدرال را در سال 1914 و قانون بورس اوراق بهادار در سال 1934 را تصویب ،د، “مضمونی” دارند یا خیر.[t]”آرزو به “وس[t]” دادگاه های منطقه صلاحیت به نفع دادرسی نمایندگی. Ante، در 7. بنابراین، بله، قانون مربوط به کتاب ممکن است به شما این حق را بدهد که در یک دادگاه حقوقی مورد شنیدن قرار بگیرید. اما گاهی اوقات این اهمیت زیادی ندارد. در عوض، قضات می توانند شما را به یک آژانس بازدارند – تا زم، که آزمایشی که ما ساخته ایم به ما نشان دهد که کنگره این است واقعا تحت تعقیب. . . .
هیچ ، مناقشه ای ندارد که §1331 نشان دهنده اعمال معتبر اختیارات کنگره برای تنظیم صلاحیت دادگاه های منطقه است. هیچ ، سؤال نمی کند که §1331 اجازه می دهد پرونده هایی مانند موارد قبل از ما ادامه یابد. هیچ یک از اعضای دیوان به هیچ قانونی که کنگره تصویب کرده است اشاره نمی کند که خلاف آن صحبت کند. طبق قانون، این باید پایان کار باشد. . . .
در زیر، حوضه تندر بر این نظر استوار است که گاهی اوقات اجازه دادن به آژانسها برای کار بدون زحمت پاسخگویی به شکایات علیه آنها مهمتر از اجازه دادن به افراد در دادگاه است. اما وقتی کنگره چنین دیدگاهی را دارد، از ما نمیخواهد که عوامل مختلفی را مورد بررسی قرار دهیم و سپس در مورد نیات ضمنی قانونگذاران گذشته حدس بزنیم. به سادگی به ما می گوید.
قاضی گورسوچ همچنین توضیح می دهد که چرا رویکرد اتخاذ شده در این نوع موارد اهمیت دارد.
در حالی که دادگاه امروز به نتیجه درست می رسد، انتخاب مسیر اشتباه آن اهمیت دارد. نه فقط به این دلیل که به استفاده از آن ادامه دهید حوضه تندر عوامل باعث تحریف شدید قانون می شود. همچنین اهمیت دارد زیرا حوضه تندررویکرد پرتاب آیتین-یک مخلوط کن به صلاحیت، هزینه های جدی و بی موردی را بر اصحاب دعوا و دادگاه های بدوی تحمیل می کند.
این دادگاه اغلب گفته است که قواعد صلاحیتی باید “روشن و قابل اجرا باشد.” . . . برای مهم، ها، “[c]آزمونهای قضایی پیچیده یک پرونده را پیچیده میکنند و زمان و پول را میخورند [they] دعوا، نه ماهیت ادعای آنها، بلکه دادگاه من، برای تصمیم گیری در مورد این دعاوی است.” … برای دادگاه ها، قو،ن قضایی “محدودیت” “مرجع قضاوت” آنها را مشخص می کند. … بنابراین قضات ” از قواعد ساده ای بهره مند می شوند که بر اساس آن می توانند به راحتی به قدرت خود برای رسیدگی به یک پرونده اطمینان دهند، … در حالی که قو،ن «سرویس» آنها را با وظایف «تقریباً غیرممکن» برای انجام وظایفی که منابع محدود آنها را هدر می دهد، می گذارد.
کلمات زیادی برای توصیف عوامل حوضه تندر وجود دارد، اما “روشن و کاربردی آسان” در میان آنها نیست. . . .
قاضی گورسچ نتیجه می گیرد:
وقتی کنگره از صلاحیت قضایی خودداری می کند، ما باید به انتخاب آن احترام بگذاریم. اما زم، که کنگره صلاحیت قضایی را به دادگاه های کشور اعطا می کند، ما نیز باید به این انتخاب احترام بگذاریم. ما هیچ اختیاری نداریم که متن قانونی ساده را با فاکتورهای طراحی خودمان تهیه کنیم، همه اینها با هدف انکار روزی که قانون به آنها در دادگاه وعده داده است، انکار کنیم. با احترام، این دادگاه باید با حوضه تندر پروژه امیدوارم به زودی بشه.
در حالی که آ،ون تصمیم صرفاً مربوط به جایی است که ممکن است دعاوی به چالش کشیدن قانون اساسی ساختار و ،یب آژانس مطرح شود، نتیجه این تصمیم این است که چنین دعاویی – به ویژه آنهایی که حمایت های چالش برانگیز از دوران تصدی قضات حقوق اداری را به چالش می کشند – احتمالاً زودتر از زودتر به دیوان عالی کشور بازخواهند گشت. . هنگامی که این موارد به دست می آیند، به نظر می رسد یک قضاوت متفق القول بسیار کمتر محتمل است.
منبع: https://reason.com/volokh/2023/04/15/unanimous-supreme-court-affirms-right-to-challenge-federal-agencies-in-federal-court/