هر روزی که بدون تصویب قانونی برای افزایش یا تعلیق سقف بدهی می گذرد، ایالات متحده و در نتیجه اقتصاد جه، را به فاجعه نزدیک می کند. اخیراً، ما شروع به مشکوک کردهایم که فاجعه، اگر دقیقاً هدف ا،ریت مجلس نمایندگان جمهوریخواه در این بنبست نباشد، حداقل یک عارضه جانبی مفید از دیدگاه آنها است. از یک طرف، لایحه ای که مجلس اخیرا تصویب کرده است شامل چنین کاهش عمیقی در مخارج اختیاری غیردفاعی به ،وان شرط افزایش سقف بدهی است که این اقدام به طور قابل ملاحظه ای انجام می شود. کاهش رشد اقتصادی و افزایش بیکاری. از سوی دیگر، اگر سنای دموکرات و پرزیدنت بایدن پیشنهاد سمی مک کارتی رئیس مجلس را رد کنند (همانطور که قبلاً گفته اند این کار را انجام خواهند داد)، ایالات متحده با چشم انداز ناتو، برای اولین بار در پرداخت صورت حساب ها و آسیب اقتصادی پایدار مواجه خواهد شد. از منظر محدود سیاست، هر یک از گزینه ها می تواند در نوامبر 2024 به نفع جمهوری خواهان باشد، زیرا رای دهندگان تمایل دارند که حزب رئیس جمهور فعلی را بدون توجه به علت واقعی مقصر دوران سخت اقتصادی بدانند.
آیا این ارزیابی خیلی بدبینانه است؟ شاید. شاید ا،ر جمهوری خواهان مجلس نمایندگان صرفاً در مورد نحوه عملکرد اقتصاد بسیار سردرگم باشند، زیرا ایدئولوژی آنها کور شده اند. به سختی مهم است. چه گروگانگیران جمهوریخواه آدمهای نادان باشند یا ،، اگر پرزیدنت بایدن نتواند در بازی مداوم و خطرناکتر مرغ پیروز شود، باید اقداماتی را برای کاهش خسارت انجام دهد.
در سالهایی که جمهوریخواهان در کنگره شروع به استفاده از سقف بدهی به،وان اهرم فشار در ،ت اوباما ،د، ما استدلال کردهایم که: (الف) ش،ت کنگره در لغو، افزایش یا تعلیق آن، رئیسجمهور را با یک «دوراهی» مواجه میکند که در آن هر مسیری وجود دارد. او انتخاب میکند – افزایش مالیات، افراد و شرکتهای سختگیرانه که به طور قانونی حق پرداختهای ،تی را دارند، یا بیش از سقف بدهی وام بگیرند – قدرت کنگره را بر خلاف قانون اساسی غصب میکند. و (ب) انتشار اوراق قرضه فراتر از سقف بدهی خواهد بود “حداقل خلاف قانون اساسی” از این گزینهها، زیرا دامنه اختیارات قانونی را که رئیسجمهور بهطور یکجانبه اعمال میکند، به حداقل میرساند و بر خلاف گزینه سختگیرانه، با بخش 4 اصلاحیه چهاردهم مطابقت میکند.
از آنجایی که افراد زیادی در این زمینه موضوعات مختلف قانون اساسی را با هم ،یب می کنند، در اینجا باید تأکید کنیم که بحث اصلی ما به هیچ وجه متکی به متمم چهاردهم نیست. این سه راه حتی اگر بند 4 هرگز به قانون اساسی اضافه نمی شد وجود داشت و این ماده (به همان اندازه که مهم است) به سادگی بخشی از تحلیل ما در نتیجه گیری اینکه وظیفه رئیس جمهور در قانون اساسی پرداخت کامل صورت حساب های کشور است نیست. حتی اگر جمهوری خواهان مجلس نمایندگان او را با تجاوز از سقف بدهی مجبور به انجام این کار کنند.
آیا جایگزین سکه پلاتینیوم را به درستی رد کردیم؟
اما اگر راه کاملا قانونی برای پرداخت قبوض ،ت بدون نقض سقف بدهی وجود داشته باشد، چه؟ مفسران مختلف پیشنهاد کرده اند که شکافی در آن وجود دارد یک قانون فدرال به ،ت اجازه می دهد تا سکه های پلاتین به ارزش تریلیون ها دلار ضرب کند که می تواند نزد فدرال رزرو سپرده شود و در نتیجه و، ،انه داری را قادر می سازد تا صورتحساب های خود را بدون نقض سقف بدهی پرداخت کند. مطمئناً این رویکرد اگر قانونی بود بهتر بود، درست است؟
ما مطمئن نیستیم. اگر راهبرد خطرناک جمهوری خواهان به گونه ای خنثی شود که بحران قانون اساسی (و اقتصادی) ایجاد نکند، قطعاً خوشحال خواهیم شد. هیچ فرد عاقلی نمی تواند به طور مثبت بخواهد جایگزین قانونی را که می تواند از فاجعه ای که جمهوری خواهان تهدید به شعله ور شدن آن کرده اند جلوگیری کند. با این حال، این امکان وجود دارد که کاریکاتور بودن محض گامبیت پلاتین-سکه، بازارهای مالی جه، را تا حد بیشتری از انتشار اوراق قرضه نقض سقف بدهی متز،ل کند. بنابراین، قمار سکه میتواند منجر به فاجعهای بزرگتر از هر یک از گزینههای دیگر شود، حتی اگر (همانطور که طرفداران آن بارها ادعا میکنند) «کاملاً قانونی» باشد. اما همانطور که در ستون اخیر توضیح دادیم، هیچ شکاف پلاتینیوم-سکه وجود ندارد.
آیا در این مورد اشتباه می کردیم؟ در میان «لایکها»، «ریتوییتها» و سایر پاسخهای مختلف به ستون ما، این رسانههای اجتماعی شامل مجموعهای از اتهامات ما بود که «دروغ میگوییم»، «با نیت بد» عمل میکردیم، یا به شکلی خیرخواهانهتر، بیصلاحیت بودیم. محققان این توهین ها بازتاب یک نویسنده طرفدار سکه است ادعا اوایل امسال که «بسیاری از صاحب نظران ،ل کننده می گویند [that you] نمی توان فقط یک سکه جادویی ضرب کرد، این یک حقه کامل است، این یک صحبت دیوانه کننده است. دیگران می توانند ارزیابی کنند که عقل ما تا چه حد ممکن است تیز باشد، اما این یک موضوع تخیل یا اعصاب نیست، بلکه اینکه آیا بازی سکه پلاتینیوم قانونی است یا خیر و چه می تواند برای اقتصاد داشته باشد.
در هر صورت، ما صادقانه از این ایده متحیر هستیم که دلیلی داریم تا تحلیل خود را در برابر اقدامی که استراتژی خطرناک جمهوری خواهان مجلس را خنثی می کند، تحت الشعاع قرار دهیم. اگر ،ت بایدن اکنون کناره گیری کند، این تنها تضمین می کند که گروگان گیری بارها و بارها اتفاق خواهد افتاد، زیرا جمهوری خواهان مطمئناً از هرگونه مصالحه توسط رئیس جمهور اکنون درس خواهند گرفت که می توانند زمان بین بحران های سقف بدهی را در آینده کوتاه کنند و بحران های خود را افزایش دهند. خواسته های شدید با هر تکرار یک کابوس بیداری.
بنابراین ما دلایل زیادی داریم که بخواهیم همه اینها را برای همیشه از بین ببریم، به همین دلیل است که ما خواستار لغو قانون سقف بدهی (که اتفاقاً برای محدود ، بدهی ملی نه ضروری است و نه کافی است) را خواستیم. ما قمار سکه را نه به این دلیل که نمیخواهیم کارساز باشد، رد میکنیم، بلکه به این دلیل که چه به،وان یک موضوع قانونی و چه به،وان وسیلهای برای کاهش فاجعه اقتصادی کارساز نخواهد بود. از آنجا که ما با خوشحالی تصدیق می کنیم که می تو،م خطا کنیم، اما به عقب برگشتیم و کار خود را دوباره بررسی کردیم. همانطور که در توضیح می دهیم یک مقاله همراه بر دورف در قانون، ما همه نکات فنی را به درستی دریافت کردیم، در حالی که منتقدان ما تقریباً همه چیز را اشتباه گرفتند.
جدای از جزئیات، ما قاطعانه این ادعا را رد می کنیم که می خواهیم آگاهانه سعی کنیم خوانندگان خود را فریب دهیم. مطمئناً، ممکن است که در نوشتن در مورد حقه سکه پلاتین، ما ناخودآگاه تحت تأثیر پیشینیان خود قرار گرفتیم، اما ما کاملاً در مورد آن اولویتها صحبت میکنیم: ما میخواهیم رئیسجمهور که با سقف بدهی ا،امآور مواجه است، خسارت را کاهش دهد. تا آنجا که ممکن است و در عین حال غصب اختیارات سیاست گذاری از کنگره را به حداقل می رساند. تحلیل ما از سیاست و قانون ما را به این نتیجه می رساند که انتشار اوراق قرضه با نقض سقف بدهی، نه یک سکه پلاتین چند تریلیون دلاری، کمترین بدترین گزینه در میان مجموعه گزینه های بد است.
سکه به ،وان ، تروا نظریه پولی مدرن
در مورد اولویت های طرفداران سکه پلاتین چطور؟ در زمانهای مختلف، افرادی با طیف وسیعی از دیدگاهها ایده سکه پلاتینیوم را تبلیغ کردهاند، اما تا آنجا که میتو،م از کلیک ، بر روی پروفایل رسانههای اجتماعی خشمگینترین منتقدان ستون قبلی ما که روی سکه متمرکز بودیم، متوجه شویم، تقریباً همه این دسته از سکهها هستند. طرفداران نظریه پولی مدرن (MMT)، یک دیدگاه اقتصاد کلان بسیار نامتعارف.
تا حدودی سادهتر، MMT معتقد است که ،تهایی که پول خود را کنترل میکنند (همانطور که ،ت ایالات متحده انجام میدهد) نیازی ندارند و معمولاً نباید درآمد خود را از طریق مالیات و استقراض افزایش دهند، بلکه باید به سادگی پول ایجاد کنند تا نزد بانک مرکزی سپرده گذاری کنند. طرفداران MMT اذعان دارند که این رویکرد می تواند تورم زا باشد، اما معتقدند که مالیات برای کاهش ظرفیت ،ید مردم می تواند به طور انتخابی برای مهار تورم اعمال شود. اگرچه ما با ارزشهای مترقی ا،ر حامیان MMT مش، هستیم و با برخی از انتقادات آنها نسبت به دیدگاههای مرسوم مالیه عمومی به ،وان نگر، بیش از حد در مورد مخارج ،ری موافقیم، در MMT مش، نشوید.
با این حال، این موضوع فعلی ما نیست. ما تصدیق می کنیم که اگر کنگره بخواهد می تواند سیاست های MMT را اتخاذ کند. با این حال، به گفته منتقدان رسانه های اجتماعی ما، کنگره قبلاً این کار را انجام داده است – در یک ماده مبهم قانونی که اجازه ضرب سکه های پلاتین را می دهد!
گستردگی این ادعای شگفتانگیز زم، آشکار میشود که شخص متوجه شود که هیچ چیز در استدلال منتقدان به بحران سقف بدهی محدود نمیشود. اگر آنها درست باشند، هر اداره ریاست جمهوری می تواند تصمیم بگیرد که از اخذ مالیات (بر اساس صلاحدید دادست، خود) صرف نظر کند، وام گرفتن را متوقف کند (به جز در حدی که این کار را برای ایجاد اسناد ،انه به ،وان ابزار ذخیره و مبا، ثروت مفید بداند) و سرمایه گذاری کند. ،ت فدرال به طور نامحدود با مهر “100 تریلیون دلار” (یا هر عدد بزرگ خودسرانه) روی یک قطعه پلاتین.
ما گمان می کنیم، همانطور که رئیس مک کارتی و جمهوری خواهان مجلس نمایندگان ممکن است پیامدهای اقتصادی فاجعه بار ناشی از بحران سقف بدهی را به جای هزینه گروگان گیری خود، منفعت تلقی کنند، طرفداران MMT نیز ممکن است قدرت باورن،ی سکه جادویی خود را برای بازسازی تلقی کنند. مالیه عمومی به میل آنها به ،وان یک ویژگی، نه یک اشکال.
حامیان اصلی سکه های پلاتین
پیامدهای افراطی ترویج MMT مفروض قانونی بودن سکههای پلاتین خودسرانه با ارزش بالا باید به مروجین سکهای که دیدگاههای اقتصادی رایجتری دارند، توقف کند. پل کروگمن را در نظر بگیرید یک منتقد قدیمی (و هدف) جمعیت MMT و همچنین یک علاقه مندان به بازی سکه پلاتین. کروگمن در حقوق تخصص ندارد و بنابراین به نظر می رسد که به سادگی این ادعا را پذیرفته است که خلأ پلاتین-سکه وجود دارد زیرا برخی از دانشمندان برجسته حقوق قبلاً آن را ترویج کرده بودند.
این فقدان آموزش حقوقی در تلاشهای کروگمن برای جلوگیری از حامیان MMT در میان همسفران پلاتینی خود مشهود است. که در یک تاپیک توییتر 2020او به ادعای MMT پاسخ داد که سکههای پلاتین میتوانند «یک منبع مالی واقعی» برای برنامههای فدرال باشند، با این ادعا که این تنها «یک مانور حسابداری برای جلوگیری از باجگیری» است. با این حال کروگمن در این مورد اشتباه می کند و آنتاگونیست های MMT او درست می گویند. اگر سکه های تریلیون دلاری علیرغم سقف بدهی، وسیله قانونی پرداخت قبوض ،ت است، یک وسیله قانونی برای پرداخت قبوض ،ت است. هیچ چیزی در استدلال “خلاف” ربطی به سقف بدهی ندارد.
اما البته، استدلال خلأ اشتباه است، به دلایل متعدد، از جمله یکی از خود کروگمن. او اخیرا نوشت که در واکنش به ضرب و واریز سکه 3 تریلیون دلاری پلاتین،[t]فدرال رزرو با فروش برخی از پرتفوی بزرگ اوراق قرضه ،تی ایالات متحده، هرگونه تأثیر بر عرضه پول را خنثی می کند، بنابراین این امر در واقع صرفاً وام گرفتن از پشت در خواهد بود. کروگمن تقریباً همان چیزی را در تاپیک توییتر 2020 گفت، جایی که او اذعان کرد که «برای همه اه، عملی»، قمار سکه «قرض خواهد بود». با این حال او همچنین ادعا کرد که این در حقیقت وام گرفتن “اندازه رسمی بدهی فدرال را افزایش نمی دهد، بنابراین در مقابل سقف بدهی قرار نمی گیرد.”
چرا وام گرفتن از طریق سکه پلاتین در سقف بدهی حساب نمی شود؟ کروگمن نگفت – و دلیل خوبی هم داشت. به احتمال زیاد این کار را خواهد کرد. این اساسنامه سقف بدهی بدهی را به،وان مجموع ارزش اسمی اوراق قرضه مح،ه میکند – که همانطور که کروگمن به درستی فرض میکند، اگر فدرال رزرو اوراق قرضه از قبل موجود را بفروشد، افزایش نمییابد – بهعلاوه «تعهداتی که اصل و سود آنها توسط ،ت ایالات متحده تضمین شده است». مانند یکی از ما (بوکانان) توضیح داد بیش از یک دهه پیش، هم بافت متنی و هم تفسیر قانونی هدفمند به این نتیجه میرسند که ترفند سکه پلاتینیومی «اجباری» در مقدار اسمی سکه ایجاد میکند. بنابراین، پس از همه، در مقابل سقف بدهی حساب می شود.
* * *
همانطور که در بالا نوشتیم، ما با کروگمن و دیگر، که سکه پلاتینیوم را به ،وان یک حفره جادویی تبلیغ میکنند، همدردی میکنیم که به گروگانگیران جمهوریخواه میوه فاسد تاکتیکهای سمی آنها را رد میکند. اگر فکر میکردیم که به طور قابل قبولی حلال است و نمیکردیم جایگزین گزینه های بهتر، ممکن است از آن حمایت کنیم. اما حتی اگر در مورد سایر دلایل غیرقانونی بودن سکه اشتباه کنیم، مطمئن هستیم که در مورد یک دلیل درست میگوییم که به خودی خود برای نشان دادن عدم وجود شکاف کافی است. همانطور که در بالا توضیح دادیم، اگر سکه های پلاتین تریلیون دلاری برای جلوگیری از بحران سقف بدهی قانونی هستند، همیشه به ،وان وسیله ای برای جایگزینی MMT برای کل دستگاه مالی عمومی قانونی هستند. این نتیجه پوچ نشان می دهد که طرفداران سکه به شدت قو،ن فدرال را اشتباه می خوانند.
که در یک پرونده مهم حقوق اداری در سال 2001 که در نتیجه به اتفاق آرا بود، دیوان عالی گفت که کنگره “جزئیات اساسی یک طرح نظارتی را با عبارات مبهم یا مفاد فرعی تغییر نمی دهد – شاید بتوان گفت، فیل ها را در سوراخ موش پنهان نمی کند.” علاقه مندان به سکه پلاتین فکر می کنند که وقتی کنگره قدرت را به ضرابخانه تفویض کرد تا تصمیم بگیرد که چگونه ارزش اسمی سکه های پلاتین را برای فروش به مجموعه داران و سرمایه گذاران تعیین کند، اقیانوسی را در یک فنجان چای پنهان کرد.
منبع: https://verdict.justia.com/2023/05/02/debt-ceiling-blackmail-and-gim،s-to-avoid-it-are-two-sides-of-the-same-coin