انتشار ChatGPT در نوامبر گذشته برای عموم و به دنبال آن ابزارهای هوش مصنوعی پیچیدهتر، قابل درک است که با جذابیت و وحشت مواجه شده است. آیا روبات ها برای همه مشاغل ما خواهند آمد؟ آیا ما را خواهند کشت؟
برخی از تبلیغات بدون شک فقط همین است. پیشبینی میشد که نوآوریهای فناوری قبلی نیز اشتغال انس، را از بین ببرد، اما عمدتاً آن را تغییر داده است. موتور احتراق داخلی تا حد زیادی نیاز به کشتیر، را کاهش داد، اما بازار بزرگ جدیدی برای مک،ک خودرو ایجاد کرد. تلفن های قابل اعتماد و (در نهایت) ایمیل و چت تلفنی مبتنی بر اینترنت، همه نیاز به اپراتورهای تلگراف را از بین بردند اما دسته های جدیدی از مشاغل را ایجاد ،د. همانطور که می د،م، کشف آتش باعث ایجاد حیرت در میان غارنشینان شد که تا آن زمان سهم خود را از فضل قبیله خود با در آغوش گرفتن دیگران برای گرم نگه داشتن آنها به دست آورده بودند.
با این حال، برخی از ترس ها موجه به نظر می رسند. سیستمهای تسلیحاتی خودمختار که توسط هوش مصنوعی هدایت میشوند، تهدیدی بالقوه برای حیات روی زمین هستند. حتی اگر رباتها مثل قبل علیه ما نچرخند نابودگر، ماتری،یا تعداد بیشماری از دیدگاههای علمی تخیلی دیستوپیایی دیگر، سلاحهای هوش مصنوعی میتوانند هشدارها یا مح،ات اشتباهی را ایجاد کنند که انسانهای خطاپذیر را به پرتاب سلاحهای هستهای سوق میدهد. درست است، همانطور که خودروهای خودمختار در نهایت میتوانند ایمنتر از ماشینهای هدایتکننده انسان به اثبات برسند، همچنین، سربازان هوش مصنوعی نیز ممکن است محتاطتر از انسانها باشند، اما سناریوهای احتمالی کافی وجود دارد که در آنها مشکلی پیش میآید تا نگران باشیم که جنگ هوش مصنوعی به کل خطر میافزاید. به گونه ما
تأثیرات بر اشتغال و خطرات وجودی بالقوه هوش مصنوعی، حداقل در کوتاه مدت، حدس و گمان است. آنها همچنین فراتر از ادعای من برای هر تخصصی هستند. بر این اساس، در تراز این مقاله، من بر حوزه ای تمرکز می کنم که به خوبی می شناسم: آموزش. من تقریباً تمام زندگی ام را به ،وان دانش آموز یا (در 31 سال گذشته) معلم گذرانده ام. در حال حاضر شاهد تغییرات اساسی در واکنش به ابزارهای جدید هوش مصنوعی هستیم.
امتحانات
من تدریس تمام وقت حقوق را در سال 1992 آغاز کردم. در بیشتر سال ها، من سمیناری را تدریس می کنم که در آن دانشجویان مقاله می نویسند (در ادامه در مورد آن بیشتر توضیح می دهیم) و دو ک، “دکترینال” – این روزها تقریباً همیشه قانون اساسی (که کرنل از همه دانشجویان JD می خواهد تا به آن بپردازند. در ترم اول دانشکده حقوق خود بگذرانند) و دادگاه های فدرال (یک درس انتخابی طبقه بالا). اگرچه فرصتهایی برای دانشآموزان برای تمرین نوشتن در این ک،ها وجود دارد، من تقریباً همیشه از سنت دانشکده حقوق مبنی بر پایه نمرات کاملاً بر اساس امتحان نهایی (با امکان تعدیل نمره ½ بر اساس مشارکت در ک،) پیروی کردهام.
تا به حال، من همیشه امتحانات خود را با کتاب باز می دادم. من عمداً به دانشآموزان وقت زیادی دادم تا مشکل را بخوانند، در مورد آن فکر کنند، طرحبندی کنند، بنویسند و تجدید نظر کنند، همه در حین استراحت. برای چند سال به دانشآموزان 24 ساعت اجازه میدادم تا فشار زم، را که ممکن بود احساس کنند، از بین ببرم. با این حال، متوجه شدم که بسیاری از آنها دستورات من را نادیده گرفتند و تقریباً تمام 24 ساعت را صرف کار ،د – که احتمالاً عملکرد آنها را بهبود نمی بخشد و مطمئناً برای سلامت جسمی و رو، آنها مضر است. بنابراین، برای مدت طول، به دانش آموزان هشت ساعت وقت داده ام. همانطور که به طور معمول توضیح دادم، خیلی اوقات اتفاق نمی افتد که به ،وان وکیل از آنها خواسته می شود که یک خلاصه در سه ساعت بدون توانایی انجام هیچ تحقیقی بنویسند، اما گاهی اوقات نیاز دارند که در یک روز کاری یک خلاصه ارائه دهند. هدف من طراحی آزمونی بود که مهارتهایی را که برای وکلا مفید است، نه فقط برای شرکتکنندگان در آزمونهای دانشکده حقوق، آزمایش کند (و در نتیجه یادگیری آنها را تشویق کند).
من با اکراه به این نتیجه رسیده ام که در دسترس بودن ابزارهای هوش مصنوعی حتی با کیفیت متوسط، من را م،م به تغییر قالب امتح، می کند. همانطور که کرنل من و حکم همکار جوزف مارگولیس چند ماه پیش در ستونی توضیح داد، با توجه به اینکه هوش مصنوعی اکنون قادر به انجام کار به اندازه کافی برای ،ب نمره B است (و احتمالاً بهبود می یابد)، این وسوسه برای برخی از دانش آموزان بسیار بزرگ است که نمی توانند در برابر آن مقاومت کنند.
مطمئناً، حتی قبل از هوش مصنوعی، دانش آموزان این فرصت را داشتند که در امتحانات من تقلب کنند. آنها می توانند با یکدیگر مشورت کنند یا حتی به ،ی پول بدهند تا برای آنها امتحان بدهد. انجام این کار مسلماً دستورالعمل ها و قانون افتخار دانشکده حقوق را نقض می کند، اما من هیچ ابزار ،انه ای برای تشخیص چنین تخلفاتی نداشتم. با این حال، تصور من این بود که تقلب گسترده وجود ندارد. چگونه من می دانم؟ این یک تصور است که تا حدودی بر این واقعیت استوار است که دانشآموز، که در امتحانات من خوب عمل ،د، معمولاً همان دانشآموز، بودند که در آزمونهای بسته کتابهای بسته که توسط همکارانم برگزار میشد، خوب عمل ،د.
بنابراین، اگر من اعتماد داشتم که تقریباً همه دانشآموزان من در دنیای قبل از هوش مصنوعی تقلب نمیکنند، چرا فکر میکنم احتمال بیشتری دارد که اکنون این کار را انجام دهند؟ برای یک چیز، تقلب در مدرسه قدیمی حداقل به یک متحد نیاز داشت – که می توانست یک متقلب را گزارش کند. برای دیگری، من گمان میکنم که دانشآموزان به طور فزایندهای به استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی به،وان تقلب ن، فکر میکنند – بهویژه که این ابزارها در موتورهای جستجو ادغام شدهاند. در روزهای اولیه اینترنت، افرادی که هرگز رویای ورود به یک فروشگاه آجر و ملات و سرقت یک سی دی موسیقی را در سر نمی پرورانند، به طور معمول از خدمات اشتراک گذاری فایل مانند Napster برای انجام همان کار – و همچنین غیرقانونی- استفاده می ،د.
اوراق
اگرچه به سختی ایده آل است، راه حل من برای مشکل هوش مصنوعی در رابطه با امتحانات نسبتاً ساده است: از ترم آینده، امتحانات “شبکه بسته” را برگزار خواهم کرد. من به دانشآموزان اجازه میدهم که به یادداشتها و کتابچههای خود مراجعه کنند، اما نه ابزارهای هوش مصنوعی. بنابراین، حداقل برای دانش آموزان من، آینده نزدیک امتحانات بسیار شبیه دوران قبل از اینترنت است، زم، که من در دانشکده حقوق بودم.
مقاله ها – موضوع مقاله قبلی در این سایت توسط پروفسور مارگولیس – یک سوال پیچیده تر را ارائه می دهند. به سختی می توان نیاز داشت که ناظران در طول هر لحظه ای که در طول کار بر روی مقالات خود بر روی دانش آموزان کار می کنند نظارت کنند. همچنین منع دانش آموزان از استفاده از موتورهای جستجوی آنلاین به ،وان بخشی از تحقیقاتشان منطقی نیست. با این حال، همانطور که هوش مصنوعی در ابزارهای جستجو ادغام میشود (همانطور که مایکروسافت قبلاً آن را در حالت چت در بینگ ادغام کرده است)، جلوگیری از استفاده دانشآموزان از مدلهای زبان بزرگی که هوش مصنوعی را هدایت میکنند بدون اینکه از انجام تحقیقات مؤثر جلوگیری شود، به طور فزایندهای دشوار خواهد شد.
با این وجود، حداقل برای ترم آینده، من قصد دارم به شیوه ای که همیشه در گذشته انجام داده ام، بر مقالات نظارت کنم. دانشآموزان باید موضوعات، طرحهای کلی و پیشنویسها را برای بازخورد در مسیر تهیه مقالات پژوهشی اصلی ارسال کنند. من فکر می کنم که در نهایت امکان درخواست یک مدل هوش مصنوعی برای هر یک از موارد فوق وجود خواهد داشت. در واقع، به ،وان یک آزمایش، از ChatGPT لیستی از ده موضوع مقاله بالقوه برای سمیناری که در پاییز تدریس خواهم کرد، خواستم. با یک مجموعه معقول آمد. سپس من خواستم که طرح کلی یکی از مقالات را شرح دهم. باز هم عملکرد قابل قبولی داشت. با این حال، زم، که من خود مقاله را درخواست کردم، نثر چوبی تولید کرد که بیشتر در مورد موضوع صحبت می کرد تا درگیرکننده. من شک ندارم که یک آشکارساز هوش مصنوعی زنگ هشدار را به صدا در می آورد. به نظر من هم کاغذ خیلی خوب نیست.
بر این اساس، و در حال حاضر، فکر می کنم که دانشجویان باهوش و با انگیزه در ترم آینده بهتر از هوش مصنوعی عمل خواهند کرد. بنابراین، من نیز راحت از قو،ن قدیمی خود برای سمینار خود استفاده می کنم.
آموزش و تمرین با هوش مصنوعی
روزی خواهد رسید – شاید خیلی زود – که ابزارهای هوش مصنوعی قادر خواهند بود حتی از دانشجویان ممتاز حقوق بهتر عمل کنند. در آن مرحله، مقاومت بیشتر در برابر هوش مصنوعی ممکن است بیهوده باشد، و نه فقط به این دلیل که مقالات عالی تولید شده با هوش مصنوعی به همان خوبی که یک دانشجوی حقوق می تواند تولید کند خواهد بود (اما نه آنقدر بهتر یا متفاوت که باعث ایجاد آلارم از نرم افزار تشخیص هوش مصنوعی شود). . در آن مرحله، هنوز ممکن است بتوان ابزاری برای جلوگیری از تقلب دانشآموزان با نوشتن مقالههایشان توسط هوش مصنوعی ابداع کرد. اما حتی اگر امکان پذیر باشد، آیا ادامه تلاش برای ناکام گذاشتن نوشتن به کمک هوش مصنوعی معقول خواهد بود؟
در نظر بگیرید که چگونه آزمونهای استاندارد ریاضیات و برخی رشتههای مرتبط با ماشینحسابها را مورد خطاب قرار میدهند. هنگامی که ماشین حساب های شخصی در دهه 1970 رواج یافتند، مدیران آزمون ابتدا دانش آموزان را از استفاده از آنها در امتحانات اختصاصی منع ،د. در دهه 1990، آنها خود را تنظیم ،د. برای مثال، از سال 1994، SAT به دانشآموزان اجازه میدهد تا در برخی از بخشهای امتحان ریاضی از ماشین حساب استفاده کنند.
و با دلیل موجه اگرچه توانایی مح،ه بیست درصد نوک در ذهن فرد میتواند مفید باشد، اما با توجه به اینکه گوشیهای هوشمندی که تقریباً همه ،، که توانایی پرداخت هزینه خدمات را در کشورهای توسعهیافته دارند، دارای یک برنامه ماشین حساب هستند، بسیار مهم است. در همین حال، برای هر مح،ه نسبتاً پیچیده ای، یک ماشین حساب باعث صرفه جویی در زمان و تلاش می شود و در عین حال دقت را افزایش می دهد. با توجه به فراگیر بودن ماشینحسابها در «دنیای واقعی»، ادامه ممنوعیت استفاده از آنها در تمام زمینههای آزموندهی، به اندازه ا،ام رانندگان وسایل نقلیه موتوری برای نشان دادن مهارت در ،سواری برای دریافت گواهینامه رانندگی، منطقی نیست.
همانطور که هوش مصنوعی در ابزارهای بهره وری بیشتر و بیشتر که وکلا و سایر متخصصان به طور معمول از آنها استفاده می کنند ادغام می شود، ممنوعیت استفاده از آن در شرکت در امتحانات کمتر و کمتر منطقی خواهد بود. در نهایت، ما باید یاد بگیریم که چگونه توانایی دانشآموزان را در استفاده مؤثر از هوش مصنوعی و سایر ابزارها ارزیابی کنیم. مهمتر از آن، ما باید چگونگی استفاده موثر از ابزارهای هوش مصنوعی را به دانش آموزان بیاموزیم.
با این حال، قبل از اینکه هر یک از اینها اتفاق بیفتد، باید ببینیم وکلا چگونه از هوش مصنوعی در عمل استفاده می کنند. هدف آموزش حرفه ای این است که دانش آموزان را برای حرفه ای که وارد می شوند آماده کند. زم، که ماهیت آن حرفه به سرعت در حال تغییر است انجام این کار چالش برانگیز است. ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی برای مدیریت کشف اسناد برای سالها در دسترس اصحاب دعوی بوده است، اما اینکه چگونه شاغلین از نسل جدید مدلهای زبان بزرگ استفاده میکنند و هر آنچه پس از آن میآید باید دید.
در این میان، مربیان حقوق احتمالاً به هوش مصنوعی با همان ،یبی از شیفتگی و ترس که عموم مردم احساس میکنند، نگاه میکنند. به ،ه خود، انتظار دارم همان مهارت های تفکر انتقادی و بیان دقیق را آموزش دهم که حرفه وکالت مدت هاست برای آن ارزش قائل بوده است. اگر هیچ چیز دیگری نباشد، هر زمان که شبکه از کار بیفتد، می توانند مفید واقع شوند.
منبع: https://verdict.justia.com/2023/07/19/is-resistance-to-ai-in-the-law-sc،ol-cl،room-futile